ORIGINAL_ARTICLE
اثر بازدارندگی عصاره جاشیر (Prangos ferulacea) و مرزه (Satureja hortensis) بر نماتود ریشهگرهی (Meloidogyne javanica)
نماتودهای ریشهگرهی Meloidogyne spp. از جمله مهمترین نماتودهای انگل گیاهی بوده که باعث کاهش عملکرد محصولات کشاورزی میگردند. آلودگی گیاه به این نماتود موجب ایجاد گال در ریشه و کاهش رشد و در نتیجه کم شدن عملکرد میشود. در تحقیق حاضر، تاثیر دو گونه گیاهی شامل گیاه جاشیر Prangos ferulacea و گیاه مرزه Satureja hortensis علیه نماتود ریشهگرهی M. javanica در شرایط آزمایشگاهی و گلخانهای مورد بررسی قرار گرفتند. برای شرایط آزمایشگاهی، مطالعه به صورت ترکیب تیماری با دو جزء، 1- برگ گیاهان جاشیر و مرزه 2- هفت غلظت عصاره آبی شامل: 5/0، 1، 2، 3، 5، 7 و 9 درصد (وزن به حجم) انجام گرفت که هر دو گیاه مورد بررسی در غلظت 1% موجب مرگ و میر 50 درصدی و در غلظت 9% موجب مرگ و میر 100 درصدی لارو سن دوم نماتود شدند. در بررسیهای گلخانهای، پنج اختلاط پودر برگ در خاک گلدان شامل: 1/0%، 15/0%، 25/0%، 35/0% و 45/0% وزنی، در قالب طرح کاملاً تصادفی و در چهار تکرار به کار رفت که شاخصهای رشدی گوجهفرنگی در تیمارهای بیش از 15/0% پودر برگ نسبت به تیمارهای شاهد افزایش معنیدار آماری داشتند. شاخصهای نماتودی در تیمارهای بیش از 1/0% پودر برگ به طور معنیداری نسبت به شاهد کاهش یافت که در تیمارهای مایهزنی شده با 45/0% پودر برگ بیشترین میزان کاهش مشاهده گردید.
https://ijpp.areeo.ac.ir/article_24849_55de07631695108376e34e39919623c4.pdf
2017-02-19
445
464
کشاورزی پایدار
گیاه دارویی
ماده ضد میکروب
مهار زیستی
شریفه
مظفریان
sharife.mozafaryan@gmail.com
1
نویسنده
AUTHOR
محمد
عبداللهی
2
مسئول مکاتبه
AUTHOR
حبیباله
چارهگانی
3
نویسنده
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی چرخه زندگی نماتود سیستی غلات (Heterodera avenae Type B) بر روی گندم بهاره در شرایط مزرعه در استان خوزستان
چرخه زندگی نماتود سیستی غلات،Type B Heterodera avenae بر روی گندم بهاره رقم چمران، طی سالهای 1389 و 1390 در یک مزرعه آلوده در ایستگاه بهبهان استان خوزستان بررسی گردید. نمونهبرداری از بوتههای گندم و خاک اطراف ریشه آن از زمان کاشت تا برداشت صورت گرفت. نتایج نشان داد نفوذ لارو سن دوم نماتود به ریشه گندم در اوایل آذرماه سال 1389 و اواسط دی ماه سال 1390، به ترتیب در درجه حرارتهای 15 و 12 درجه سانتیگراد و در زمانهای 15-17 روز پس از کاشت گندم صورت گرفت. ماده سفیدرنگ در اواخر دی ماه و بهمن ماه سالهای اول و دوم به ترتیب در درجه حرارتهای 12 و 18 درجه سانتیگراد، 88-90 روز پس از کاشت گندم بر روی ریشهها ظاهر شد. نماتود نر در اوایل و اواخر اسفند ماه سالهای اول و دوم به ترتیب در درجه حرارتهای 16 و 17 درجه سانتیگراد، 100-118 روز پس از کاشت گندم از خاک استخراج گردید. تغییر مادهها به سیست قهوهای رنگ حاوی تخم در اواسط اسفندماه و اوایل فروردین سالهای اول و دوم به ترتیب در درجه حرارتهای 20 و 21 درجه سانتیگراد، 114-126 روز پس از کاشت گندم روی ریشهها رویت گردید. گونه H. avenae Type B در شرایط آب و هوایی بهبهان دارای یک نسل در سال و طول هر نسل 81-120 روز است. مجموع دمای روز موثر برای تکمیل نسل به ترتیب 557 و 446 درجه-روز در سالهای اول و دوم محاسبه گردید.
https://ijpp.areeo.ac.ir/article_24850_807ba013606bd0e9339923df52f89e91.pdf
2017-02-19
465
475
ایران
روز-درجه
گندم رقم چمران
نسل
نماتود انگل گیاهی
علیرضا
احمدی
1
مسئول مکاتبه
AUTHOR
زهرا
تنهامعافی
info@ijpp.ir
2
نویسنده
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
واکنش تودههای خربزه و طالبی به بیماری پوسیدگی ریشه و زوال بوته بر اثر
پوسیدگی ریشه و زوال بوتههای خربزه و طالبی بر اثر Monosporascus cannonballus، از بیماریهای مهم این گیاهان در مناطق گرم و خشک دنیا میباشد. علیرغم خسارت قابل توجه، در حال حاضر اطلاع چندانی در خصوص نحوه کنترل این بیماری در ایران در دست نیست. در این بررسی، ابتدا توان بیماری زایی چند جدایه ی M. cannonballus روی توده خربزه با نام محلی زرد گرمسار انجام شد. پر آزارترین جدایه جهت مایهزنی 31 تودههای محلی و ارقام طالبی و خربزه در دو سری آزمایش مستقل مورد استفاده قرار گرفت. واکنش تودهها درتقابل با بیمارگر از طریق تعیین درصد وقوع بیماری، درصد شدت بیماری و وزن ریشه و اندامهای هوایی تعیین گردید. کمترین میزان وقوع بیماری در تودههای قصری مشهدی، بیارجمند، مینو 095 و شاه آبادی و زیدری به ترتیب با میزان 50/62، 67/66، 84/70، 17/79 و 17/79 درصد مشاهده گردید. کمترین میزان درصد شدت بیماری تودههای مذکور به ترتیب 5/27، 5/29، 5/31 و 32 و 27درصد محاسبه گردید. بیشترین مقدار وزن ریشه و اندامهای هوایی نیز در در تودههای مذکور حاصل گردید. این بررسی نشان داد که وقوع و شدت بیماری در تودههای قصری مشهدی، زیدری، بیارجمند، مینو 095 و شاه آبادی، نسبت به سایر تودهها کمتر و شاخصههای رشدی در این تودهها به طور معنی داری نسبت به سایر تودههای مورد بررسی بیشتر بوده و این تودهها میتوانند درکنترل بیماری پوسیدگی ریشه و زوال بوته خربزه و طالبی در شرایط مزرعه مورد آزمایش قرار گیرند.
https://ijpp.areeo.ac.ir/article_24851_1c067da160619fbadbddc3f6a194319e.pdf
2017-02-19
477
488
مدیریت
مقاومت
حساسیت
خاکبرد
بیماریزایی
ابوالفضل
سرپله
asarpeleh@yahoo.com
1
مسئول مکاتبه
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تعیین و تشخیص بیماری زوال گوجهفرنگی و خیار ناشی از Plectosphaerella cucumerina در ایران
در تابستان 1394، از مزارع گوجهفرنگی و خیار کفترک و باجگاه از استان فارس نمونهبرداری انجام شد و گیاهانی با علائم زوال و مرگ به آزمایشگاه منتقل شدند. پس از جداسازی عامل بیماری، جدایههای بهدست آمده به روش تکاسپور جهت مطالعات ریختشناختی خالص شدند. پرگنههای قارچ روی محیط کشت PDA تخت، لزج، نارنجی یا صورتی، میسیلیومها رویشی به هم فشرده و میسیلیومهای هوایی اغلب غایب و یا پراکنده بودند و کنیدیوفورها روشن، منفرد، دارای دیواره نازک بدون انشعاب یا به ندرت دارای انشعابات نامنظم: سلول کنیدیومزا فیالیدیک، منفرد و صاف، فیالیدها بدون دیواره عرضی، به ندرت دارای یک دیواره نزدیک پایه و گاهی در انتها منشعب. کنیدیومها در سرهای لزج به صورت مجتمع تشکیل میشدند شفاف، بیضوی شکل و بتدریج در دو انتها باریکتر میشوند و فاقد دیواره و یا دیوارهدار بودند. براساس خصوصیات ریختشناسی و مولکولی بر پایهی توالیسنجی ناحیهی فاصلهی ترانویسی شدهی داخلی (ایتیاِس) جدایههای بدست آمده Plectosphaerella cucumerina (Lindf.) W. Gams تشخیص داده شد. بر پایهی واکاوی ناحیهی ایتیاس جدایهها دارای تنوع نوکلئوتیدی بودند به گونهای که در جدایههای بهدست آمده از نواحی باجگاه و کفترک دو زیرگروه مولکولی تعیین شد. آزمون بیماریزایی با استفاده از گیاهان گوجهفرنگی، فلفل، هندوانه و طالبی انجام شد. سه تا چهار هفته پس از مایهزنی گیاهان مایهزنی شده علائمی مانند پژمردگی ، پوسیدگی ریشه و طوقه، کوتاه شدن طول ساقه و ریشه از خود نشان دادند. این اولین گزارش از زوال خیار و گوجهفرنگی ناشی از P. cucumerina از ایران همراه با بررسی خصوصیات ریختشناختی، بیماریزایی و مولکولی این قارچ است.
https://ijpp.areeo.ac.ir/article_24852_6e85d9c86ed17c5168eab29fddaf0551.pdf
2017-02-19
489
502
ناحیهی ITS
آزمون بیماریزایی
تنوع نوکلئوتیدی
فارس
مریم
میرطالبی
1
مسئول مکاتبه
AUTHOR
ضیاءالدین
بنیهاشمی
2
نویسنده
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
شناسایی و تعیین ویژگیهای مولکولی ویروس کوتولگی بافت مردهی باقلا، یک نانوویروس جدید در مزارع حبوبات ایران
ویروسهای عامل زردی و کوتولگی حبوبات از جمله نانوویروسها هر ساله سبب کاهش محصول در انواع حبوبات بخصوص باقلا میشوند. مهمترین ویروس خسارتزای این گروه، ویروس زردی بافت مردهی باقلا (FBNYV) است. بمنظور ردیابی مولکولی نانوویروسها در ایران، از مزارع باقلا و لوبیا بترتیب در استانهای فارس و خوزستان در سالهای 1394-1393 نمونه برداری شد. در مورد نمونههای انتخابی استخراج دیانا، تکثیر ژنوم با آغازگرهای نانوویروسها، همسانهسازی و تعیین ترادف انجام شد. چهار قطعهی ژنوم شامل DNA-R، DNA-M، DNA-U1 و DNA-U2 تکثیر و تعیین ترادف شدند. نتایج تعیین ترادف نشان داد که این قطعات مربوط به ویروس کوتولگی بافت مردهی باقلا (Faba bean necrotic stunt virus, FBNSV) میباشند. این اولین گزارش از وقوع این ویروس در ایران است. مقایسه ترادف ژنوم قطعات فوقالذکر با قطعات مشابه جدایههای FBNSV و نانوویروسهای موجود در بانک ژن نشان داد که جدایههای باقلا و لوبیای FBNSV در ایران بیشترین شباهت را با جدایههای این ویروس از کشور آذربایجان دارند. مطالعات تبارزایی نشان داد که FBNSV به FBNYV وMilk vetch dwarf virus (MDV) در مقایسه با Subterranean clover stunt virus نزدیکتر میباشد. در دندروگرامهای رسم شده برای قطعات DNA-R و DNA-U2، FBNSV بیشترین نزدیکی را با FBNYV نشان داد، در حالیکه در دندروگرامهای قطعات DNA-M و DNA-U1، FBNSV به ترتیب به MDV و ویروس برگ زرد باقلا (FBYLV) نزدیکتر بود. در تمام موارد جدایههای FBNSV از کشورهای آذربایجان، اتیوپی، مراکش و ایران یک گروه مجزا از FBNYV را تشکیل دادند. بنظر میرسد FBNSV و FBNYV دو گونه مجزا از نانوویروسها باشند.
https://ijpp.areeo.ac.ir/article_24853_929f4e803718a94033369d87f6fe06df.pdf
2017-02-19
503
517
باقلا
حبوبات
کوتولگی
لوبیا
ویروس زردی بافت مردهی باقلا
مائده
لطفیپور
1
نویسنده
AUTHOR
کرامتاله
ایزدپناه
2
نویسنده
AUTHOR
سیدعلیاکبر
بهجتنیا
3
مسئول مکاتبه
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی تنوع ژنتیکی در میان جدایههای مختلف گونههای فوزاریوم، عوامل بیماری پوسیدگی طوقه و ریشه گندم با استفاده از روشهای مولکولی و آزمونهای بیماریزایی
طی سالهای 89-1388 از مزارع گندم 8 استان کشور شامل تهران، اصفهان، اردبیل، گلستان، مازندران، مرکزی، قزوین و زنجان در مرحله پر شدن دانه بازدید و از بوتههای آلوده به پوسیدگی طوقه و ریشه نمونه برداری شد. شناسایی گونههای فوزاریوم با بهرهگیری از هر دو روش مورفولوژیکی و مولکولی با استفاده از نشانگر اختصاصی (SCAR) گونهها صورت گرفت و مجموعا 12 گونه فوزاریوم شناسایی گردیدکه عبارت بودند از:F. culmorum، F. pseudograminearum، F. proliferatum،F. equiseti ، F. nygamai،F. solani، F. pseudonygamai، F. sambucinum، F. acuminatum، F. lateritium،F. oxysporumوF. verticillioides. گونه F. culmorum با بیش از 80 جدایه (با 32% فراوانی) به عنوان گونه غالب شناسایی شد و گونه F. pseudograminearum دومین میزان فراوانی (18%) را به خود اختصاص داد. بررسی تنوع ژنتیکی تعداد 64 جدایه گونه غالب (F. culmorum) با استفاده از 8 جفت مارکرهای ریزماهواره (SSR Simple Sequence Repeat=) نشان داد که تنوع ژنتیکی زیادی (81/0) در کل جمعیت جدایهها وجود داشت که 11% آن بین جمعیتهای مختلف و 89% در داخل جمعیتها توزیع شده بود. تعداد آلل در مکانهای مختلف ریزماهواره بین 7 تا 22 بود. همچنین تفاوت معنی داری بین جدایهها از نظر قدرت تهاجمی وجود داشت. جدایههایی که بیشترین قدرت تهاجمی را داشته و از مناطق جغرافیایی مختلف بودند را میتوان در شناسایی منابع مقاومت گندم به پوسیدگی طوقه و ریشه با عامل F. culmorum استفاده نمود.
https://ijpp.areeo.ac.ir/article_24854_9e3e4737f696dd9f4032f8605886abff.pdf
2017-02-19
519
534
گونههای فورازیوم
پوسیدگی طوقه و ریشه
گندم
تنوع ملکولی
محمد
رضوی
mor845@mail.usask.ca
1
مسئول مکاتبه
AUTHOR
احسان
ساری
ehsansari@gmail.com
2
نویسنده
AUTHOR
رسول
زارع
simplicillium@yahoo.com
3
نویسنده
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
ارتباط سرخشکیدگی بلوط ایرانی(Quercus brantii) با آلودگی آشکار و پنهان به Biscogniauxia mediterranea در جنگلهای زاگرس
در بررسی های میدانی بیماری زغالی بلوط با عامل Biscogniauxia mediterranea در ایران، فقط درختان دارای علامت بیماری به عنوان بیمار لحاظ شدهاند در حالی که این بیماری آلودگی پنهان نیز دارد که نادیده گرفتن آن موجب خطای آماربرداری میشود. لذا، این پژوهش برای برآورد آلودگی پنهان و تخمین سرخشکیدگی همراه با بیماری زغالی انجام گرفت. بدین منظور در دو منطقه از جنگلهای زاگرس از درختان بلوط به طور تصادفی نمونه برداری شد. ارتفاع محل، قطر در ارتفاع برابر با سینه، قطر تاج، وجود استرومای عامل بیماری زغالی، شدت سرخشکیدگی شاخهها، شدت خسارت حشرات روی برگ، وجود خسارت حشرات پوست خوار و چوبخوار و صدمه آتش سوزی برای هر درخت یادداشت شد. جدایههای B. mediterranea با بررسی مورفولوژی تلئومورف و آنامورف و نیز توسط آغازگرهای اختصاصی(MED1-MED2) شناسایی شدند. نتایج نشان میدهند که 12٪ از درختان فاقد علامت (10% از کل درختان بررسی شده)، به طور پنهان مبتلا به بیماری زغالی هستند. از کل درختان بلوط ارزیابی شده، 7/16٪ دارای علامت بیماری و در مجموع 7/26٪ از آنها آلودگی آشکار و پنهان به بیماری زغالی دارند. بین وجود بیماری زغالی با شدت سرخشکیدگی، صدمه آتش سوزی، قطر در ارتفاع برابر با سینه، خسارت آفات برگخوار، وجود خسارت سوسکهای پوستخوار و چوبخوار همبستگی مثبت و بین آن با ارتفاع محل و قطر تاج همبستگی منفی وجود دارد. شدت سرخشکیدگی در درختان آلوده به بیماری زغالی بیشتر از درختان غیر آلوده به این بیماری است و شدت آن در درختان دارای آلودگی آشکار، بیشتر از شدت آن در درختان دارای آلودگی پنهان میباشد.
https://ijpp.areeo.ac.ir/article_24856_6ca9c0d81c495a56864f068d7b5e1579.pdf
2017-02-19
535
549
بیماری زغالی
زوال بلوط
علامت
گسترش بیماری
داریوش
صفائی
1
مسئول مکاتبه
AUTHOR
سیداکبر
خداپرست
khodaparast@guilan.ac.ir
2
AUTHOR
منصوره
میرابوالفتحی
mmirab2000@yahoo .com
3
نویسنده
AUTHOR
صدیقه
موسینژاد
4
نویسنده
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
اولین گزارش از گروه بیماریزایی ۳ و۴ Leptosphaeria maculans عامل شانکر ساقه کلزا از شمال ایران
کلزا به عنوان یکی از مهمترین محصولات تولید روغن در سراسر دنیا بوده است و بیماری ساق سیاه با عامل بیمارگر Leptosphaeria maculans ازبیماریهای مهم آن در ایران است. از بین گروههای بیماریزایی، گروه بیماریزایی1 PG- برای عامل بیمارگر L. biglobosa و PG-2و PG-T برای L. maculans از شمال ایران گزارش شده است (Fernando et al. 2007, Mirabadi et al. 2010). نمونههای آلوده کلزا از قسمتهای گوناگون گیاه با علایم تغییر شکل، رنگ پریدگی و حضور پکنیدیوم در سال ۹۵-۱۳۹۲ از مزارع شمال ایران جمعآوری شدند. صد و دو جدایه بدست آمده از بافتهای آلوده ابتدا بر اساس مورفولوژی جدایههاو تشگیل رنگدانه (Boerema et al. 2004) و سپس بر اساس مولکولی با استفاده از واکنش زنجیرهایی پلیمراز با جفت آغازگراختصاصی به عنوانL. maculans شناسایی شدند (Liu et al. 2006 ). پیکنیدهای قارچ عامل بیماری سیاه رنگ، با سلول پایه متورم، قسمت هایی از پیکنیدیوم همراه با قطرات صورتی کم رنگ در انتهای منفذ برآمده دیده شدند. سلولهای آسک قلوه ای شکل و کشیده باریک دارای هشت اسپور بودند. علاوه بر آن همه جدایهها در گروه عامل بیمارگر پر آزار با استفاده از جفت آغازگر اختصاصی تعیین بیماریزایی، شدند. بیماریزایی جدایههای قارچ عامل بیماری با تعیین غلظت سوسپانسیون سلولی کنیدی (2×107 )در هر میلی لیتر و سپس محلول پاشی اسپورها در مرحله برگچه های اولیه روی ارقام افتراقی وستار، کوینتا و گلاسیر انجام شد. همه گیاهان تلقیح شده در شرایط اتاقک رشد با دمای Cº22 و رطوبت نسبی 80% با فاصله زمانی 16 ساعت روشنایی و تاریکی نگهداری شدند. گروه بیماریزایی ۳۲ جدایه بر روی سه رقم افتراقی گلاسیر، کوینتا و وستار از نظر حضور لکههای نکروزه یا هاله کلروتیک و تشکیل پیکنید مطابق روش کن و فرناندو (Chen and Fernando 2006) مشخص شدند (شکل 1). شانزده جدایه در گروه بیماریزایی PG-4 قرارگرفتند و توسط توانایی آنها در تولید اسپور و واکنش حساسیت روی سه رقم افتراقی مشخص شدند. سه جدایهPG-3 روی ارقام وستار و گلاسیر اسپور میدهند و ایجاد زخمهای قهوهایی و بدون اسپور روی رقم کوینتا میکنند. نتایج نشان داده است، که از بررسی تغییرجمعیت قارچ بیمارگر در توسعه روش موفقیت آمیز در مدیریت بیماری میتوان استفاده نمود
https://ijpp.areeo.ac.ir/article_24859_e9c5cf546d4dab7e9c313c042e366bc6.pdf
2017-02-19
551
554
Leptosphaeria maculans
کلزا
گروههای بیماریزایی
زهرا
وکیلی زارج
zahra_vakili@gau.ac.ir
1
نویسنده
AUTHOR
کامران
رهنما
kamranrahnama1995@gmail.com
2
مسئول مکاتبه
AUTHOR
سعید
نصرالهنژاد
3
نویسنده
AUTHOR
احد
یامچی
yam12001@yahoo.com
4
نویسنده
AUTHOR